حس و حال

امروز دوشنبه هم من خونه هستم هم تو چند شبه می گم بحرفیم امشب منتظرم ببینم تو می گی حس می کنم داری ازم دور می شی خیلی دارم زور می زنم شرایط بد اقتصادی دارم عجیببببی کادو بدهکارم و تولدت نزدیکه و روز زن هم هست قسط ها جیبمو خالی خالی کرده این برج به زور بتونم قسط ها رو بدم حس و حال...ادامه مطلب

داره اولین عید می رسه

در گیر عیدی و عیدی گرفتن 

هیچی اون طوری ک انتظار دارم پیش نمی ره  

اون قدری منتظر بودم خوشحال نیستم

حدس می زنم تو همچین حسی داری 

نمی شه گفت ناراحت ولی خوشحال هم نیستم 

فقط می خوام بگذره 

عیدمون مبارک

حس و حال...

                                     حس و حال...ادامه مطلب

دانه ای که سالها پیش کاشته شد

 

حالا بعد از شءش سال با همه گرما و سرمایی که ديد

 

شکست و جوانه زد و شاخ و برگ گرفت 

 

وقت به ثمر رسیدن شده

 

ده روز دیگر گل می کند 

 

بیست و سه روز دیگر میوه می دهد

 

 

حس و حال...

از زمانی ک اولین بار  دیدمت خیلی گذشه 

به چشم به زدني گذشت با همه قهر و آشتی هاش 

 

 

 

خیلی جاها تموم شد همه چی اما دوباره جوانه زد

 

سبز شد شاخ و برگ گرفت 

 

حالا ی درخت تنومند شده با جای زخم های زياد 

 

هرچی بزرگتر می شه جای زخم ها کم رنگ تر و فراموش شدنی تر

 

این بار فرق داره ادامه رشد این درخت دست آدمهایی می افته ک

 

عقلانی فکر می کنن مثل خودمون با احساس و زحمتی که کشیدیم

 

نگاه نمی کنند  

 

حس و حال...